1488، تمام جهان در تاریکی فرو رفته است، طاعون همه موجودات زنده را با سرعتی سریع می کشد، هیچ انسان عملی باقی نمانده است، همه به اسکلت و هیولا تبدیل شده اند، یک آخرالزمان واقعی آمده است، ایالت کووندیکیا تقریباً نابود شده است. پادشاه زندانی را آزاد می کند و به او یک کار ناراحت کننده می دهد - تا بفهمد آیا جایی در جهان وجود دارد که در آن طاعون وجود ندارد. فقط پادشاه و زندانی پیری که به خاطر کشتن همه و دعا کردن با شیطان زندانی شد.
اطلاعات دقیق...